23.5.14

253 / To عالی جناب آقای برایان کوون / June 20, 2010 / Ireland


On Sunday, June 20, 2010 11:50 AM, bagher mohammadpour <bmp1337@yahoo.com> wrote to Ireland PM <taoiseach@taoiseach.gov.ie>;:


The world is a dangerous place to live;
not because of the people who are evil,
but because of the people who don't do anything about it. Albert Einstein


عالی جناب آقای برایان کوون 
نخست وزیر محترم کشور ایرلند


چون  شرکت "گوگل" امکان نگارش پارسی را فراهم کرده است بر آن شدم كه آخرین  نامه خود را به زبان شیرین پارسی خدمتتان ارسال کنم و درخواست خود را  با اتکا بر یک اصل تئوریک

و سه شاهد تجربی تجدید و تحکیم و مکرر کنم. 
۱- اندیشمندان "دموکراسی" را در تحلیل نهایی "اتکا بر اندیشه و سخن مبتنی بر آن در اداره جامعه و حل و فصل منازعات آن دانسته اند". لاجرم تکرار "خواستی" كه اولا متکی بر اندیشه است و ثانیا تامین کننده منافع بیش از شصت میلیون انسان است، همچنان امری دمکراتیک و انسانی و امروزین است. پس این "الحاح و اصرار" عین روش جاری مدرن است در اعمال دموکراسی و نشانه اعتقاد به وخامت اوضاع ایران است در تمامی ساحت ها.

۲- چند روز پیش دردانشنامه "ویکیپدیا" خواندم كه نماینده پارلمان افغانستان، خانم جویا (۱) به دنبال یک نطق "نانو" ( نود ثانیه ای) به یک چهره جهانی تبدیل شد و حتا کاندید جایزه صلح نوبل هم گردید. خانوم جویا در "نانو-نطق" خود نه چیزی گفتند كه بر جهانیان پنهان بود، ونه از آن سخنان نفعی به افغانیان رسید ونه  بعد از آن تحولی در افغانستان حاصل آمد. کانادا و ایتالیا به او شهروندی افتخاری دادند و حتا فیلسوف طراز اولی مثل "نوام چامسکی" او را در دریافت جایزه نوبل محق تر از اوباما دانست!! به اعتقاد من لیست جوایز او نشانه نوعی "هیستری" سیاسی و اجتماعی فراگیر در روزگار ماست.
مساله من به هیچ وجه با مساله خانم جویا قابل مقایسه نیست. بحران داروسازی ایران: ۱)مساله ای پنهان است كه در سی سال گذشته ادامه داشته؛ ۲)مخاطرات بسیاری  برای همه مردم ایران دارد و حل آن ضرورتی عاجل است و با منافع بی شمار؛ ۳) افشای آن تبعات  داخلی و خارجی بسیاری دارد؛ ۴) و چهره ای پنهانی از زندگی و سیاست  در ایران را آشکار میسازد كه تا کنون از  نگاه ایرانیان و جهانیان بیرون بوده است. سخنان خانوم جویا هیچ یک از این تبعات و فواید را نداشت.

۳- پس از حدود ۴ ماه بلاخره آقای "مازیار بهاری" از زندان آزاد شد به خانه بازگشت. اینبار نیز دولت کانادا (همانند تمامی کشورهای دموکراتیک) نهایت سعی و اقتدار خود و دوستان و دول غربی را به میدان آورد تا ایشان را كه در حقیقت "گروگان مشاجرات سیاسی بودند" (همانندخانم کلود ریتس فرانسوی) آزاد کرد. تلاشی كه شایسته تمجید و قدردانی است و دولت کانادا در گذشته ای نه چندان دور تلاش مشابهی را اول برای آزادی وسپس برای تعیین علت قتل خانم زهرا کاظمی نشان داده بود.

بی شک این تلاش ها دو علت دارد. اول تعهدی که هر کشوری به امنیت شهروندان خود دارد ( البته نه تمامی آنها از جمله ایران و...) و دوم تعهد به امر "انسان فی نفسه " است. اصل ‎"اصالت "انسان فی نفسه"" سنگ بنیادین نظریه "حقوق بشر" است. از این منظر "معضل داروسازی ایران"  قابل قیاس با هیچیک از نمونه هایی نیست كه تا کنون در سطح بین المللی درباره گستردگی نقض حقوق بشر در ایران مطرح شده است. به خاطر ندارم كه تا کنون گزارشی از نقض همزمآن و هر روزه و سی ساله ی شصت میلیون انسان  گزارش شده باشد

۴- اگر موارد دو و سه به وجه تقریب به درک اهمیت مساله کمک می کرد، رسوایی اخیر شرکت عظیم "فایزر"، اهمیت بحران داروسازی ایران را "اثبات میکند" و راه را بر انکار و تردید ها میبندد. دیدیم (۲) كه تبلیغات دروغ "بزرگترین جریمه امریکا و جهان" را به عهده شرکت فایزر گذاشت. اگر نسبت های ریاضی و علمی را در مقایسه معضلات داروسازی ایران و فایزر به کار گیریم، بی شک نمیتوان "حدی عددی" برای جریمه متخلفان و مرتکبان آن همه خطاهای فاجع آمیز در ایران تعین کرد. در مقایسه با بحران داروسازی ایران باید هیاهوی "فایزر" را یک "هیچ بزرگ" دانست. "هیچ" چون "دروغ" در برابر آنچه در داروسازی ایران میگذارد وزنی و اهمیتی ندارد؛ و "بزرگ"  بخاطر "انعکاس" گسترده و "مبلغ نجومی جریمه".

عالی جناب آقای برایان کوون, برای قبول یا اثبات اهمیت یک" نظریه علمی"  یا "امری اجتمایی" در دنیای مدرن به چه نوع و چه اندازه یا چه تعداد شواهد و ادله  نیاز است كه نامه ها پیشین و اینک این یک از ارائه انها ناتوان است؟ همچنانکه در گذشته به استحضار جنابعالی رساندم تمام مدعیات من مستنداند به مدارکی کاملا رسمی از تولید کنندگان دارو و وزارت بهداری. برای اثبات آن فاجعه، اسنادی معتبرتر از آنچه من در دسترس دارم نمیتوان یافت و حتی میتوان گفت كه احتمال یافتن "چنان مدرکی" امتناع منطقی به وجود دارد.

امیدوارم كه این نامه راه را برای توقف یکی از فراگیرترین موارد نقض حقوق بشر در جهان بگشاید و به گشایش فضای اجتماعی در جامعه یی کمک کند كه در تاریک ترین مقطع تاریخ سیصد سال گذشته خود بسر میبرد. وقایع پس از 'انتخابات ریاست جمهوری' اثبات کرد كه گشایش فضای اجتماعی در ایران بدون مساعدت جوامع و سازمانهای بین الملی و دولتهای آزاد و دموکرات تحقق ناپذیر است و امروز روز وفای عهد دموکراسی و حقوق بشر به آرمان خود است.
عالیجناب استدعای عاجزانه من آن است که لطفآ مرا از تصمیم خود در این زمینه مطلع فرمایید تا
 بدانم که باید در انتظار بمانم یا نه. ۴ سال است که "در انتظار گودو"یی که تا کنون نیامده است در سایه سکوت سیاست منتظر نشسته ام وشما خوب میدانید که چهار سال درتعلیق زیستن
 چه اندازه دشوار است. این کمترین و آخرین خواسته من است.



ارادتمند
دکتر باقر محمد پور

Respectfully yours
B Mohammadpour

No comments:

Post a Comment