1.6.14

317 / به دکتر دانیال دکتر دانا / IRANIANs

On Sunday, May 4, 2014 5:27 PM, bagher mohammadpour <bmp1337@yahoo.com> wrote:
 

The world is a dangerous place to live; not because of the people who are evil, but because of the people who don't do anything about it.

Albert Einstein

Any commitment to advancement of Human Rights in Iran
must be asserted by deeds, for words, on this subject, it is a long time,
have nearly exhausted their POWER.

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤



آقای دکتر دانا سلام

یک ))        امید است سلامت و خرسند باشد. چند روز پیش بروشور شما را در کلیسای ایرانی واقع در بلوار "کلیشی" پاریس دیدم: این اولین باری بود که اسم شما را میدیدم. با توجه به مفاد آن بروشور و دغدغه های ملی شما بر آن شدم که با شما از بحرانی ملی سخن بگویم و این نوشته حاصل آن عزم است.²

 دو  ))          من باقر محمدپور هستم. داروسازی ایرانی که هفت سال پیش و با داشتن بیش از ٢٠ سابقه موثر در صنعت ساخت دارو در سال ٢٠٠٦ به پاریس آمدم تا  سایه در امنیت غرب دموکراتیک و با برخورداری از دغدغه های عملی آن, بحرانی را افشا کنم در سی سال گذشته بی وقفه ادامه داشته است: "بحران داروسازی ایران".²

سه  ))           انقلاب سال ٥٧ رابطه کارخانه جات داروسازی ایران را با شرکای غربیشان قطع کرد و به این ترتیب داروسازی ایران وارد بحرانی همه جانبه شد که تا امروز ادامه دارد. تلاشهایم برای جلب توجه مطبوعات و مسولین راه به جایی نبرد و خود نیز به این واسطه متحمل زیانهای مالی و اجتماعی فراوانی شدم و تقریبا تمام منافع مشروع حرفه ای خود را از دست دادم.²

در پاریس تماسهای خود را با کشور های غربی آغاز کردم که اولین آنها کانادا بود (جدیتین منتقد دولت ایران) و بتدریج تمام غرب دموکراتیک را با ایمیل های خود پیمودم: از نیوزلاند تا کانادا ولی تنها واکنش آنها تا امروز سکوت بوده است. در مقاطع مختلف درخواست کمک خود را از ایشان مکرر کردم ولی سخن من و واکنش آنها مصداق تام و مطلق این سخن گردید که

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر
من عاجزم زگفتن و خلق از شنیدنش

 هفت سال است که من بر صلیب سکوت غرب دموکراتیک مصلوبم.²

چهار  ))           بمنظور اطمینان از اهمیت آنچه در داروسازی ایران میگذرد در ژوئن سال ٢٠٠٩ و در ایمیلی از وزارت بهداری انگلستان درخواست کردم که نظر حرفه ای و قانونی خود را در باره بعضی از تخلفاتی که شخصا" ناظر وقوع آنها بوده ام  بیان کند. سازمان ذیربط در ایمیلی که در پایین میابید اهمیت فنی و قانونی آن تخلفات را چنین بیان کرد
The penalties applicable in such cases are 
2 years imprisonment
 and/or
 unlimited fine.

تا مدتها نمیتوانستم بدانم یا حتی حدس بزنم که معنی عملی و عددی جریمه "نامحدود" چیست تا اینکه در در همان سال مساله تخلفات شکت فایزر امریکا با پرداخت "٢/٣ میلیارد دلار"فیصله یافت: بزرگیترین جریمه نقدی تاریخ بشر!²

 پنج  ))           بر اساس جریمه شرکت فایزر و به اتکای قیاسی مبتنی بر آن میتوان وسعت و عمق بحران داروسازی ایران را تخمین زد اگر: بیش از هشتاد درصد فعالیت جاری و روزمره و روزانه کارخانجات داروسازی ایران مستلزم مجازات "دو سال زندان و جریمه نقدی نامحدود" باشند! نه چنین است؟²

در تمام مکاتبات بعدی خود با غرب دموکراتیک به نامه بهداری انگلستان و دلالتهای فنی و حقوقی و بهداشتی و حقوق بشری آن اشاره کردم ولی این سند "غربی و دموکراتیک" نیز در اثبات ابعاد و اهمیت آن بحران هیچ تاثیری در آنها نداشت و پس از گذشت بیش از هفت سال از شروع مکتباتم با غرب همچنان چون "قاصدک" سرگردان و بی آشیانه ام!²

 شش ))           من پنج سال گذشته را در نهایت صعوبت گذرانده ام و شبها را در جایی بسر برده ام که وخامت شرایط بهداشتی و محیطی آن حتی دون شان حیوانات است. و این همه را در پاسخ به تعهد اخلاقی خود به حرفه ام متحمل شده ام و نیز در حمایت از مردمی که بیشک  تاریکترین مقطع تاریخ خود را پس از حمله اعراب میگذرانند.در هفت سال گذشته و از اولین روزهای وردم به پاریس با ایرانیان بسیاری در پاریس و اروپا و امریکا و کانادا تماس گرفتم و نیز با بسیاری از خبرگزاریها و روزنامه نگران ایرانی ولی ایشان نیز سر سخن مرا به سنگ سکوت گورستانی و بی اعتنایی غیر اخلاقی خویش کوبیدند. این نوشته بخش کوتاهی است از یاداشت اعتراضی من به سکوت حمیده آرمیده


خانم آرمیده شما چرا به ایمیلهای من پاسخ نمیدهید؟ سکوت در هیچ زبانی پاسخ نیست
 و شما باید اینرا بهتر بدانید که سخن میپراکنید و از سخن ارتزاق میکنید. همه زبانها
 سرشار از ادوات نهی و نفی هستند و این دوباره یعنی اینکه سکوت پاسخ نیست. اگر
 کسی در خیابان از شما فندک بخواهید و شما نداشته باشد, آیا در پاسخ یه "ببخشید" به
 او نخواهید گفت؟ یا اگر آدرسی را از شما بپرسند که نمیدانید یه "متاسفم" نمیگویید؟ آنهمه
 سخن من از این دو هم کمتر بودند؟ دوست دارم شما را به نوشته ای مهمان کنم که در
مقام سخن نوشته ام.²

 این شما و این هم مهمانی حقیقت: اگر هنوز این کالا را
 خریداری مانده باشد و شما از زمره ایشان.²

 هفت  ))   آیا شما میتوانید به من کمک کنید: در پناهدگی من در یک کشور دمکراتیک؛ در بهبود وبلاگ "بحران داروسازی ایران"؛ در معرفی وبلاگ "بحران داروسازی ایران" به جهان و سازمانهای بین المللی و خبرگزاری ها؛  در بهبود شرایط زیستی من در پاریس؛ در کمک مالی برای ادامه بقا؛ و در آنچه شما میدانید و من نه؟²

آدرس وبلاگ بحران داروسازی این است
Iran Pharma Crisis



کمترین استدعای من این است که ٤ ایمیل مرا بخوانید; در صورت تمایل اطلاعات بیشتری خواهم فرستاد. شما به حق طبیعی میتوانید به این امور علاقه مند نباشید. حداقل اینرا به من بگویید. سکوت ناموجه غرب دمکراتیک  بیش از ٢٢٠٠ روز و ٢٢٠٠ شب از بهترین مقطع عمر مرا بر باد داده است.²

شما به حق طبیعی میتوانید به این امور علاقه مند نباشید. حداقل اینرا به من بگویید

No comments:

Post a Comment